Susa Web Tools
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرایم بوانات

موقعیت جغرافیایی و اقلیمی

شهرستان بوانات در طول 36 و 53 و عرض 33 و 30 جغرافیایی و در
شمال شرقی استان قرار دارد و از شرق و شمال به استان یزد (شرق به شهرستان خاتم،
شمال یه شهرستان ابر کوه) از جنوب به شهرستانهای ارسنجان و مرودشت و از غرب به
شهرستان خرمبید و پاسارگاد محدود می باشد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در شنبه 89/5/16ساعت 2:28 عصر توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

زبان: زبان اکثریت قریب به اتفاق مردم بوانات فارسی است و لغات و اصطلاحات فراوانی در ان استعمال می شود که حاکی از اصالت این زبان است. معدود روستاهای کوچکی (چنار سوخته، چشمه، لقمان، دفر، بنک و چنارزاهدان) به زبان عربی و روستای کوپان به زبان ترکی هم صحبت می کنند. اما زبان اصلی آنان فارسی است.

ادامه مطلب...

نوشته شده در شنبه 89/5/16ساعت 2:14 عصر توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

وجود پارک در مرکز شهر آرزوی دیرینه ای بود که مردم بوانات تحقق آن را در رویا می دیدند. الحمدالله با همت شهردار عزیز و همدلی شورای محترم شهر این آرزوی دیرینه محقق یافت. امید است که هرچه سریعتر فازهای دیگر آن به بهره برداری رسیده و ما هم مثل سایر شهر هادارای پارکی زیبا و مجهز در شهرستان باشیم.

همچنین تلاش در جهت زیباسازی شهر ، لبه گذاری خیابان ها، آسفالت کوچه ها و ایستگاه اتوبوس ( که البته جای آن در شهرک ولی عصر خالی است) نیز ستودنی و قابل تقدیر است...


نوشته شده در پنج شنبه 89/4/24ساعت 12:31 عصر توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |


همه ی شما با ورود به شهر بوانات با تابلویی که روی آن نوشته شده است به شهر تاریخی- توریستی بوانات خوش آمده اید بر می خورید که موجب شگفتی چندی از عزیزان شده است!
شاید شما بی خبر باشید ولی در شهر بوانات عجایب چند گانه ای رخ داده است که اتفاقا به جذب گردشگر هم کمک های شایانی کرده است!

ما در اینجا به برخی از این عجایب می پردازیم:

موزه تاریخی بوانات   

                                                                                                                              

شهرک صنعتی

جاده شیدان...

ادامه مطلب...

نوشته شده در پنج شنبه 89/4/24ساعت 12:14 صبح توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |


نوشته شده در پنج شنبه 89/4/24ساعت 12:1 صبح توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

در سینه ی من شعله ی عشقی ابدی است

بر لوح دلم نام علی(ع) است و ولی است

هرجا که به نام عشق دیری بستند

برتارک آن نام حسین بن علی(ع) است

                       امیر همایون یزدان پور


نوشته شده در سه شنبه 86/11/2ساعت 6:12 عصر توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

                                                                                                                       

 

فرهنگ و دانش در این شهرستان سابقه ی دیرینه دارد و از حدود دویست و پنجاه سال قبل مردم این سامان با تاسیس مکتب خانه ها فرزندان خود را به تعلیم قرآن مجید و دیگر کتب وا می داشتند. در محضر معلمین مکتب خانه ها مانند ملاسلیمه، ملا رقیه، ملا نرجس خاتون ملقب به میرزا باجی و استادانی همچون کربلایی محمد تقی، کربلایی محمد اسماعیل، کربلایی عباس و ... کسب فیض می نمودند. در سال 1294 اولین دبستان در سوریان توسط میرزا احمدخان و شیخ احمد افتخاری اهل فخرآباد تاسیس گردید که مخارج آن را خود مردم سوریان تامین می نودند. از سال 1298 بودجه ی دبستان از طرف دولت تامین می گردید. از سال 1300 میرزا عبدالله خان شیرازی از طرف اداره ی فرهنگ فارس به سمت مدیر دبستان سوریان منصوب گردید که از همین سال دبستان بطور کلی دولتی و تحت نظر اداره فرهنگ فارس اداره می شد.

از سال 1315 دبستان سوریان بنام آموزشگاه منوچهری نامگذاری گردید و در همین سال در روستای مزایجان دبستانی به نام طغرایی افتتاح گردید و از آن تاریخ به بعد مدارس دیگری در حوزه ی بوانات و سرچهان به تدریج تاسیس گردید و در سال 1325 نمایندگی آموزش و پرورش تاسیس و آقای کریم گنجی به سمت مسئول نمایندگی فرهنگ بوانات منصوب شد که علاوه بر بوانات شهرهای هرات و مروست و برازجان از شهرستان خاتم استان یزد و خرمبید و قنقری  و سرچهان را نیز تحت پوشش داشت و از سال 1335 اداره آموزش و پرورش بوانات مستقل شده به منطقه ارتقا پیدا کرده. اولین دبیرستان در این شهرستان در سال 1337 بنام دبیرستان بهار تاسیس گردید

 برگرفته از کتاب بهار قرآن در بهشت برین فارس(بوانات)


نوشته شده در شنبه 86/10/1ساعت 9:52 عصر توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

 سر نی در ننوا می ماند اگر زنب نبود

کربلا در کربلا می ماند اگر زنب نبود

این روزا هر جا که می ری صدای دسته های زنجیر زنی رو می شنوی همه دارن می گن یا حسین یا ابوالفضل

این روزا اشکا زود از چشم ها جاری می شن تا می گی حسین یاد حسین دلاور می افتی که می گفت هیهات من الذله، تا می گی جوانمرد یاد عباس می افتی که خدایی حق برادری رو خوب ادا کرد ، تا می گی بابا یاد رقیه ی 3 ساله می افتی که مدام می گفت من بابامو می خوام وتا می گی آب یاد علی اصغر 6ماهه می افتی که با تیر گلوشو زدند تا دیگه بازبون بی زبونی نگه من آب می خوام

ان روزابوی محرم رو به خوبی حس می کنی

شاید تا حالا بیش تر از ده یا صد بار گفتی یا مولا حسینم ، خدا صبرت بده زینب یا بمیرم برای رقیه سه ساله.

اما خدایی تا حالا فکر کردی حسین کیه؟؟؟...

یا این زینب که تا اسمش میاد یاد یه زن بی پناه که خیلی سختی کشیده و رنج دیده می افتی چه حماسه هایی تو کربلا آفرید؟؟..

این زینب بود که وقتی بچه هاش به شهادت رسیدند یه قطره اشک نریخت تا امام حسین احساس شرمندگی نکنن و همش به خاطر علی اکبر و علی اصغر اشک ریخت

این زینب بود که با همه ی سختی ها بازم چادرش از سرش نیافتاد

می دونی چه ایمان قوی می خواد داشته باشی تاجزء اون 72 نفر بشی و با این که می دونی راهی بی بازگشت پیش رو داری باز به رفتن ادامه بدهی

می دونی چادرها که سوخت فاطمه _دختر امام حسین (ع)_  به خاطر این که با وحشیگری به تمام معنا گوشواره هاشو از گوشاش بیرون کشیدن بیهوش شده بود وقتی به هوش آمدچی گفت :نه گفت آب می خوام نه گفت بابامو می خوام نه هیچ چیز دیگه اون تنها گفت عمه یه چادری بدید من به سرم بندازم تا نامحرما موهامو نبینن!!!...

چرا باید تا اسم کربلا میاد با این که یاد قهرمانامون می افتیم بازم گریه کنیم؟

نمی گم گریه بده نه اصلا ولی در کنار گریه می تونیم به خودمون افتخار کنیم!!... به خودمون که امامی به این قهرمانی، عمه ای به این صبوری و عمویی به این جوانمردی داریم!

به این که تنها دین ماست که یه عالمه قهرمان داره از همه ی گروه سنیها از شش ماهش بگیر تا هفتاد،هشتاد سالش

تو این روزا برو به خاطر امام حسینت زنجیر یا سینه بزن برو با عفتت دل امامتو شاد کن

یه وقت نری و خدایی نکرده شیطون بیاد سراغت وچشم چرونی کنی یا ریا کنی وخلاصه با این کارایی که خودت خیلی خوب خبر داری دل امامت رو آزرده کنی

همون اول صبح بگویاحسین مطمئن باش تا آخر شب خود امام حسین(ع)کمکت می کنه

 


نوشته شده در دوشنبه 85/11/9ساعت 9:38 عصر توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

 

 

از جاهای دیدنی آن می‌توان امامزاده شاه میرحمزه و تفریح‌گاه محمد حنفیه را نام برد.درباره بنای امامزاده شاه میر حمزه:این بنا از نظر گچ بری،معجر،درهای خاتم،منبتکاری،اسلوب معماری طاق و گنبد در ردیف ۳۰۵ ثبت آثار تاریخی شده است. این امامزاده از فرزندان امام موسی کاظم(ع) است که با گروه زیادی به ایران آمد.ورود این کاروان به ایران مصادف با درگذشت حضرت رضا(ع) و تعقیب آنان از طرف حاکمان شد که اولین برخورد آنهادر خانه زنیان فارس بود و از آنجا بنی هاشم به اطراف پراکنده شده و هر کس برای حفظ جان خویش راه دیاری را در پیش گرفت.همزه و خواهرش در محلی به نام دهکده بزم که اکنون در ۲۲ کیلومتری سوریان (مرکز بوانات) قرار دارد به قتل رسیده یا درگذشته اند و مقبره آنها به فاصله دویست متر از یکدیگر قرار گرفته است

 


نوشته شده در پنج شنبه 85/8/4ساعت 12:26 عصر توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

به نام آفریننده ی زیبایی ها

سلام دوستان

وبلاگی که هم اکنون می بینید را به شهر عزیزم بوانات تقدیم می کنم.شعری که در زیر می بینید سروده ی نجمه توکلی  خواهر بنده است

سرایم بوانات

به نام آنکه دنیا را بنا کرد           

وبهر من بواناتش سرا کرد

بِ او برگرفته از بهشت است        

و واوش وادی یک سرنوشت است

الف یعنی الفبای صداقت           

ونونش معنی نیکوی نعمت

الف یعنی همان انس و لطافت     

که بهر مردمانش گشته عادت

ت یعنی تربت پاک شهیدان       

دلاور مردمان عشق و ایمان

چه گویم من ز اوصاف هوایش     

هوای ناب و پاک و دلربایش

چه گویم من ز اوصاف زمینش   

گلستان باغ و بستان برینش

زمحصولات ما اندر بوانات    

یکی گردو بود از بهر سوغات

دگر محصول ما تاک است وآلو 

که صادر می شود هریک به هر سو

تفرجگاه بس جانانه دارد  

درآن شاه میر حمزه خانه دارد

قنات نیمه افراز سرافراز

 بود میدان تفریحی و دلباز

زآب رستمش گر من نگویم     

خیانت کرده ام بر مرز وبومم

چرا که کبک و تیهو بال در بال   

بخواند شعر من را در همه حال

زآب و چشمه ی جوشان بدره    

هر آنکس خورده غم از یاد برده

دگر در وصف او من ناتوانم     

منم قطره زدریایش چه دانم

چنانچه خود بیایی در بوانات  

گلستانش بخوانی یا که جنات

 

امیدوارم خوشتون اومده باشه


نوشته شده در جمعه 85/6/3ساعت 11:39 صبح توسط فاطمه توکلی "نظر یادت نره" نظرات ( ) |

<      1   2   3   4      

Design By : Pichak